شعر ۴۴۴

گفته بودی که عزیزت شده ام
دل بمن داده حبیبت شده ام

خوش زبان بوده  و  راحت گفتی
دوستت دارم و عاشق شده ام

آمدم تا به رهت جان بدهم
جان بی ارزش و مقدار بدهم

جلوه چهره تومات  و  مبهوتم کرد
دیده حیران و زبان دل وجان الکن کرد

4 Comments

پاسخ دادن به ahoo137500 لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *