۱۶ مرداد ۱۳۹۶ ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ شعر_مهدی_سزاوار شعر ۳۸۶ غریبانه گل اندامی که دست شتست دل آرامی نمی خواهد دگر بوسد دلارامی پی جامی به تنهائی دل بسته است که تنهائی به از جامی گل اندامم نمی بوسد نمی خواهد دل آرامی نوشتهٔ پیشین نوشتهٔ بعدی 3 Comments ahoo137500 ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ at ۶:۴۶ ب٫ظ 8 سال ago ?????❤❤❤????عالی ahoo137500 ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ at ۶:۴۶ ب٫ظ 8 سال ago گفتیم به پیمانٖه چه دارید که مستید ؟ گفتند شراب است که از یار به کام است گفتیم چرا یار بشد ساغر مستان ؟ گفتند که مستی سبب عشق مدام است ✨join??? ?➡️ اهو❤️✍ yn3733 ۱۹ آذر ۱۳۹۶ at ۱۰:۲۴ ق٫ظ 7 سال ago بسیارزیبا??????? پاسخ دادن به yn3733 لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *CommentName* Email* Website Save my name, email, and site URL in my browser for next time I post a comment. Δ
ahoo137500 ۱۶ مرداد ۱۳۹۶ at ۶:۴۶ ب٫ظ 8 سال ago گفتیم به پیمانٖه چه دارید که مستید ؟ گفتند شراب است که از یار به کام است گفتیم چرا یار بشد ساغر مستان ؟ گفتند که مستی سبب عشق مدام است ✨join??? ?➡️ اهو❤️✍
?????❤❤❤????عالی
گفتیم به پیمانٖه چه دارید که مستید ؟
گفتند شراب است که از یار به کام است
گفتیم چرا یار بشد ساغر مستان ؟
گفتند که مستی سبب عشق مدام است
✨join???
?➡️ اهو❤️✍
بسیارزیبا???????