شعر ۳۴۱
اگر خواهی تو آرامش بیا با ما بمیخانه
ببین آنجاچه هاکردست آن مطرب به آن خانه
نوای شادمانی بینی از خانه و خمخانه
طرب افزا شوی جا نا ز میخانه و خمخانه
سرود دلنوازان بشنوی از ساقی و شاهد
که این خانه وخمخانه بهست از مسجدوخانه
????????????????لایکتم استــــــــــــــــــــادعزیزم
عاشقان از لب خوبان می مستانه زدند
بنظر زلف دلاویز بتان شانه زدند
هر که مجنون تو شد از همه قیدی وارست
عاقلان راه نبردند به افسانه زدند… ?➡️ اهو ?❤️