شعر ۱۹۶

در هیاهوی وفا داری وفا داری نبود
عاشقی  را  درد بود و درد  درمانی  نبود

شور در میخانه  بود و سوی معبد هیچ  بود
پیر در خمخانه بودوشیخ چون درویش بود

قاضیان  از  عدل  میگفتند  و  داداری  نبود
عاشقان  از  عشق  میگفتند خریداری  نبود

جورها کردند بر  مجلس  که  دینداری  کنند
دین و دینداری به مجلس هم خریداری نبود

4 Comments

پاسخ دادن به kimiya_mehravarr لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *