شعر
آمدی بار دگر افسون کنی
خون دل برسینه مجنون کنی
آمدی تا عشق بازی سر کنی
همچولیلی عاشقی ازسر کنی
آمدی فرهاد و خسروها کنی
زخم خنجر بر دل شیرینکنی
آن گل اندام و تو بهرامی کنی
رابعه جانش به جانانش کنی
شور و شیدایی عالم وا کنی
عاشقی ها در سرای دل کنی
مهدی شوریده را بر پا کنی
در دلش بلوای لیلا ها کنی
به به بسیار عالی حالا بگو اینارو چطوری ا ز آسمون میگیری
??????عالی