شعر۲۱۱
ای کاش دلم اسیر و در بند نبود
بر نرگس مست او گر فتار نبود
ای کاش به کوی او نمی گردیدم
تا این دل بیچاره چنین بند نبود
شعر۲۱۱
ای کاش دلم اسیر و در بند نبود
بر نرگس مست او گر فتار نبود
ای کاش به کوی او نمی گردیدم
تا این دل بیچاره چنین بند نبود
????❤️❤️❤️❤️
??????
هر کس کلمه ای به من بیاموزد مرا بنده خویش کرده است
تقدیم به بزرگترین استاد زندگیم جناب آقای سزاوار بزرگوارم ???
که از محضر پرفیض سروده هایشان ، بهره ها برده ام
شما روشنایی بخش تاریکی جان هستی و ظلمت اندیشه را نور می بخشی
چگونه سپاس گویم مهربانی و لطف شما را که سرشار از عشق و یقین است
چگونه سپاس گویم تأثیر محبتهای بزرگ شمارا که چراغ روشن هدایت را بر کلبه محقر وجودم فروزان ساخته است
آری در مقابل این همه عظمت و شکوه، مرا نه توان سپاس است و نه کلام وصف
وقت میگویم دستان پرمحبت شما میبوسم وسلامتی شمارو از پروردگارم? ?خواهانم ،باتشــــــــکر ،اهــــــــــــــو??????
????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????????
درودتان استادعزیزم واقعا زیبا قلم زدید.قلمزرینتان جاودان وسبز??????
ای کاش… بسیارزیبا سرودین استادعزیز??????