شعر ۳۳
من جام به جز از کف جانانه نگیرم
من کام به جز از لب دردانه نگیرم
من چنگ به جزازخم گیسوش نگیرم
من باده به جز دیده مخمور نگیرم
من خانه به جز میکده یار نگیرم
من ساقی مجلس چو دلدار نگیرم
من دیده و دل از کف آن یار نگیرم
من شور ز می خانه هوشیار نگیرم
فریاد کنم از غم و دل شاد نگیرم
ترسم که بمیرم ولی دلدار نگیرم
ای جاااااانم ماشاالله خوشگل خانم ????????????????????❤❤❤❤❤❤❤شعربسیارزیباوعالی ?????????????