شعر

عاشق شده ای حال و هوای تو خرابست
دَردی که کشی دَرد برای تو دوا هست

آرامش تو در بغل یار چو مینوست
آن خواب وخوراک توهم از روی نیازست

تشخیص طبیب تو همه بر در یارست
عطر تن معشوق هم از باغ جنانست

اوباتوخوشست ناخوشیت بهرچه چیزست
دیوانه توست عشق تو از روی نیازست

هر بار که از عشق سخن با تو بگوید
صد بار تو فریاد کنی آن همه ناز ست

مهدی به وفای تو چه بسیار نشستست
در بستر معشوق چو عابد به نمازست

One comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *