شعر ۶۰۲

ما بردر میخانه چه غوغا کردیم
بر پیر  آن خانه  ستم ها  کردیم

آواره  و  بیمار رهایش کردیم
برخاک درش جوروجفامیکردیم

3 Comments

  1. حال من دیدن ندارد پـس برو

    یا که پرسیدن ندارد پس برو

    لحظه های زندگی را غــــم گرفت

    اینکه خندیدن ندارد پــس برو…. دل به دل دیگر ندارد راه و پس

    جاده پیچیدن ندارد پس برو… اهو♥️
    .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *