شعر ۵۹۵
دوش در میکده ما ساز و نوائی داشتیم
بهر دلداری دل شور و شعف می داشتیم
شاهدان دررقصو باساقی حکایت داشتیم
مطرب و پیرمغان را در سماع می داشتیم
صوفیان دروجد هوهورا به پا می داشتیم
یک نفس بهرحبیب دنیا سخن می داشتیم
شعر ۵۹۵
دوش در میکده ما ساز و نوائی داشتیم
بهر دلداری دل شور و شعف می داشتیم
شاهدان دررقصو باساقی حکایت داشتیم
مطرب و پیرمغان را در سماع می داشتیم
صوفیان دروجد هوهورا به پا می داشتیم
یک نفس بهرحبیب دنیا سخن می داشتیم
بسیارزیباعالیودلنشین?????????????????
عالـــــــــــــــــــــــــــیه استادعزیزم????
مستانه مستم میکنی ، دل را زدستم میکنی
گه باده نوشم ای صنم،گه می پرستم میکنی
در سوزو تابم میکنی ، هر دم خرابم میکنی
گه می نوازی ماه من ، گاهی زهستم میکنی
_اهو?⚡️?