شعر
چون گریبان باز کردی نَکهتت عالم گرفت
از لب لعلت سخن گفتی ایمانم گرفت

مرغ جانم صیدکردی عاقبت دامت گرفت
با نوای دل نوازان شور و شیدایی گرفت

چشم خواب آلوده ات بنیادهستیم گرفت
دوری از وصل وصالت دیده گانم راگرفت

6 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *