شعر ۴۸۸

زندگی افسانه است ، افسانه گو
عاشقی دلدادگیست  از دل  بگو

شور و  شادی  باز گوی  باز  گو
از نشاط و  زندگی  با  زنده  گو

هیئتی داری که  غم  بارت  کند
اندکی  شادی نثارت نی  کند

قدراین دم رابدان چون آمدست
تو ندانی  آمدست  نی  رفتنست

عاشقی  کن  عشق  بنیادت  کند
دلبری  کن تا که دل  شادت  کند

3 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *