شعر ۴۴۷

نمی دانم دلم  شوریده  کیست
نمی دانم  دلم دیوانه  کیست

همی دانم زده است آتش  بجانم
چنان آتش که سوزد استخوانم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *