شعر ۲۸۸
گر نگاهت میکنم این دیده ام بیمار توست
آنچه میخواهد این بیمار از لبهای توست
شربت دردش ز جام و ساغر لبهای توست
گرشفاهی هست براین دیده ازآن لبهای توست
شعر ۲۸۸
گر نگاهت میکنم این دیده ام بیمار توست
آنچه میخواهد این بیمار از لبهای توست
شربت دردش ز جام و ساغر لبهای توست
گرشفاهی هست براین دیده ازآن لبهای توست
زیبا ست طبع تان مثل رود همیشه جااااری