شعر۸۴
بر شمع وجود دلم افسانه شدم
پروانه صفت سوختم و آب شدم
در محفل عاشقان چه بدنام شدم
در جمع اسیران چمن خوار شدم
بر مسجدو محراب خریدار شدم
در خانقه عشق می ناب شدم
در جمع سماع عاقل و هوشیار شدم
بر مسند عشق تاج اغیار شدم
در محفل رندان جهان شاه شدم
بر مجلس عارفان علمدار شدم
در محضر پیر چون به میخانه شدم
یک ذره بی ارزش و مقدار شدم