شعر۶۲
شیدا منم شیدا منم ، شیدای بی پروا منم
در جمع عاشق پیشگان ، همراه جانانه منم
در مجلس عشاق من ، دیوانه ام دیوانه ام
درمحفل دیوانگان، رقصان منم رقصان منم
آئیدو بر جانم زنید ، شلاقها شلاقها
بر پای این بی خانمان، زنجیرهازنجیرها
اودرمکان وبی مکان، بر یار هوهو کرده است
در دشت و هامون و گذر یاهو یاهوکرده است
دیوانه ام دیوانه ام از بهر دل بیگانه ام بیگانه ام
شاید جنون عاشقی افتدبجان جانانه ام جانانه ام
گیرید و چون حلاج ها بر جان من شلاقهاشلاقها
آنگه به رقص آرید مرا بر دارها بردارها