شعر

من اگر حیرانتم مجنون مخوان
سر به راهت می دهم ویلان مخوان

گربه کویت های هوئی میکنم رسوا مخوان
وین سر شوریده را بدنام و بینامش مخوان

2 Comments

  1. گفتم ای جنگل پیر…
    تازگی ها چخبر؟؟
    پوزخندی زد و گفت:
    هیچ،کابوس تبر…
    گفتم از چوب درختان بهار…
    چه کسان بهره برند؟؟
    گفت آنان که درختند و…
    به ظاهر تبرند!
    گفتم اما…
    مگر از جنس خودت نیست تبر!؟
    پوزخندی زد و گفت:
    تازگی ها چخبر…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *