شعر۱۱۷۸

گذرم فتاده امشب به سرای می فروشان
مفروش می تو امشب به هوای می گساران

به طرب شادمانست به رباب ودف ومطرب
که جهان به غم نیرزد تو شنو ز دلنوازان

تو مگیر شحنه فتوا ز امام بارگاهت
من مست بینوا را به ملامت گناهان

تو و زاهد و امامت چو به خانقه نشستید
نرسد آه این دل به فلک هم چو یاران

تو و ساقی و دو شاهد منو شیخ دلق پوشان
به چه روی میتوان رفت بشتاب سوی یاران

دل و دین خود سپردم سوی شیخ ره نبردم
ز امام و مسجد و دیر نشد آن نشان ز یاران

2 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *