شعر

گفتم که بیا عاشق و شیدات منم
در محفل عشق دل و دلدار منم

از خود شدم و اسیر دام تو منم
با عشق تو ، بیگانه ز هر دام منم

با ساقی و ساغر همه شب مست منم
در دامن تو همیشه هم هست منم

گفتم که کجاست شاهدم گفت منم
در بزم و طرب عاشق و دلدار منم

گفتم که روم ز کوی تو گفت منم
هر دو به کجاوه ایم به گو یار منم

مهدی_سزاوار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *