شعر۱۱۸۶
ما که رندانه به میخانه شویم باده بنوش
دم بدم باده بنوشیم و شویم جوشوخروش
همه شب مست و خرابیم ز مینای سروش
چون ندانیم که فرداست همین جوشو خروش
شعر۱۱۸۶
ما که رندانه به میخانه شویم باده بنوش
دم بدم باده بنوشیم و شویم جوشوخروش
همه شب مست و خرابیم ز مینای سروش
چون ندانیم که فرداست همین جوشو خروش