شعر

به سر کوی خرابات که منزلگه ماست
باده نوشان بگوئید که خمخانه کجاست

مرغ دل از قفس جان به پرواز شدست
بال و پر بسته نداند که دلدار کجاست

همه ی مُغ بچگان ره به خرابات برند
من ندانم حرم ودیرکجا‌محرم اسرارکجاست

باده نوشیم به میخانه و رندان گویند
بهتر از میکده هم هست بعالم‌ کجاست ؟

من و ساقی به میخانه قدح باده خوریم
آنکه سر مست نگردد به میخانه کجاست

شیخ و زاهد ملامت کنند باده خورم
آنکه با جام الست رخ نکند گو به کجاست

_مهدی_سزاوار

One comment

  1. زمان همیشه با همین‌ سرعت می‌گذرد، فقط احساسات هستند که سرعتشان تغییر می‌کند. هر روز می‌تواند به اندازه تمام زندگی کش بیاید یا به اندازهٔ یک تپش قلب بگذرد. بستگی به این دارد که آن زمان را با چه کسی می‌گذرانی…..

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *