سروده ای از دخترگلم ریحان :

دلم صحرای عشق است وکسی راهش نمی یابد
دلم تنهای تنها و کسی با او نمی آید
دلم. دیوانه ی محبوب او قدرم نمی داند
چه باید کرد جز مردن که آن هم بر نمی آید

6 Comments

  1. درشهرمن ؛ ازبهر نان تن می دهند ؛ جان می دهند؛
    ای کاش تنها جان دهند؛
    هم روح وایمان می دهند

    این جا وآنجا شرط نیست
    هرجا ببینی قصه ایست؛

    روح وتن و اعضا خود
    درکل ایران می دهند
    سمنان برای زندگی؛

    دل را حراجش کرده اند؛

    افسوس در مشهد ولی؛
    تن را چه ارزان می دهند

    افسوس با شرمندگی؛

    ایمان چه آسان می دهند

    صفا

پاسخ دادن به reyhansezavar لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *