شعر از ریحانم
چشم به انتظار و دلم غمگسار او
آن جان سوخته ، تن پر گواه کو
دردی دو باره سینه ام را بهم فشرد
آن موج پر تلاطم دریای آه کو
دیگر نه این جنون تباهی برای او
آن شعله های فروزنده ی گناه کو
شعر از ریحانم
چشم به انتظار و دلم غمگسار او
آن جان سوخته ، تن پر گواه کو
دردی دو باره سینه ام را بهم فشرد
آن موج پر تلاطم دریای آه کو
دیگر نه این جنون تباهی برای او
آن شعله های فروزنده ی گناه کو
وقتی که ترکم می کنی ، یک عمر در جا می زنم
روی تمام شیشه ها ، شبها مقّوا می زنم
وقتی کنارم نیستی ، بیزارم از خورشید وُ ماه
ترکیبی از خاکستری ، بر بوم ِ فردا می زنم
چشمان ِ بی آرایشم ، بعد از تو صادق نیستند
جای خودم ، آیینه را ، وقت تماشا می زنم !
مایوس و ُ بی انگیزه در هر شعر دفنت می کنم
روبانِ مشکی گوشه ی سینی ِ خرما می زنم
گاهی تظاهر می کنم ، دارم خودم را می کُشم
قرص ِ مُسکِّن می خورم … اصلا رگم را می زنم!
آنقدر شاعر می شوم تا مادرم عاصی شود
آتش به قلبِ خسته وُ حسّاسِ بابا می زنم
وقتی که ترکم می کنی، من ترکِ دنیا می کنم
یا در خودت غرقم بکن ، یا دل به دریا می زنم !
بسیارزیبا وعاااالی?????????????