شعر ۷۵۹
((عشق رازیست که تنها بخدا بایدگفت))
آن چه رازیست که تنها بخدا باید گفت
گر بگویی به جایی تو ورا فاش کنی
چهاردست و پای خود را بفنا باید گفت
چون ندانی که آن راز نمی باید گفت
هم چو حلاج سر دار سخن باید گفت

4 Comments

  1. از خدا پرسیدم
    چرا اول ادم عاشق میشه
    بعد تنها
    گفت منم اول عاشق
    شدم بعد تنها
    گفتم عاشق چه کسی؟
    گفت تو
    گفتم‌ چه کسی تنهات
    گذاشت؟
    گفت خود تو
    گفتم بزار بیام‌ پیشت خندید
    گفت من پیشتم
    تو کجایی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *