شعر

ما  ز  ادیان سماوی  رسته ایم

مکتبی از عشق برخودبسته ای

دین حکایت از جدائی ها  کند

عشق از مهرو  وفا  غوغا  کند

مکتب عشاق زمکتب هاجداست

عاشقان خنیاگرند آنهم  بجاست

عاشقان  هوهو کنند یاهو  کنند

از برای  عشق  هر دم  هو  کنند

مجلس عشاق را وجد و سماست

عاشقان راپیرومعبودش خداست

6 Comments

  1. ‌‌ ?بہ “دلـم” قول داده ام… ?کـہ هیچ وقت… ?“اسیر”هر“بیگانہ اے”نشوم… ?“شاه کـلید قلبم“را… ?”فقط”بہ“ڪسے”… ?هدیہ میڪنم کـہ؛حداقل پا… ?روے“قلب شکسـتـہ” نگذارد اهو❤️?❤️

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *