شعر ۵۹۳

آواز دهندم که من مست  و خرابم
مفتی به فتواست که زنجیر بپایم

گویندجهنم نه پذیرد چنین مست
هوشیاراز آنم که مفتیست خرابم

4 Comments

  1. امشب از بوی اقاقی ؛ سر خوشم
    وز شراب چشم ساقی ؛ سرخوشم

    من خراب چشم مستت ؛ ساقیا
    می بده ؛ قربان دستت ساقیا

    حیرتم ؛ آیینه دارم دلبر است
    مستیم ؛ امشب ز جایی دیگر است ❤اهو️❤️

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *