۲۵ بهمن ۱۳۹۶ ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ شعر_مهدی_سزاوار شعر ۵۹۴ بمناسبت روز عشق گفتم دلم سوی تو پروانه صفت رفت ای جان تو بگو شمع شدن کار دگرهست بلبل ز فراغ گل و گلزار فغان کرد ای گل تو بگو جانب گلزار دگر هست عاشق شدن و در پی معشوق دویدن امروز که عشق است بگو روز دگرهست نوشتهٔ پیشین نوشتهٔ بعدی 4 Comments ynnyz3744 ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ at ۷:۴۲ ق٫ظ 7 سال ago ??????????????جوووونعالیهمرسی? ynnyz3744 ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ at ۷:۴۴ ق٫ظ 7 سال ago بسیارزیباگلگفتی????????????????????? ahoo13700 ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ at ۶:۱۳ ب٫ظ 7 سال ago لایــــــــــــــــــــکتم استـــــــــــــــــــادبزرگوارم???????????? ahoo13700 ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ at ۶:۱۳ ب٫ظ 7 سال ago امشب زتو ای ساقی این دل طلبی دارد پرکن قدحم از می کین سینه تبی دارد هرشب غزلی بهرش می گویم و می خوانم هربیت غزلهایم عرض ادبی دارد آن روی چو مهتابش در بیت نمی گنجد دانی که بدون او قلبم چه شبی دارد؟ ❤️اهو❤️ پاسخ دادن به ynnyz3744 لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *CommentName* Email* Website Save my name, email, and site URL in my browser for next time I post a comment. Δ
ahoo13700 ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ at ۶:۱۳ ب٫ظ 7 سال ago لایــــــــــــــــــــکتم استـــــــــــــــــــادبزرگوارم????????????
ahoo13700 ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ at ۶:۱۳ ب٫ظ 7 سال ago امشب زتو ای ساقی این دل طلبی دارد پرکن قدحم از می کین سینه تبی دارد هرشب غزلی بهرش می گویم و می خوانم هربیت غزلهایم عرض ادبی دارد آن روی چو مهتابش در بیت نمی گنجد دانی که بدون او قلبم چه شبی دارد؟ ❤️اهو❤️
??????????????جوووونعالیهمرسی?
بسیارزیباگلگفتی?????????????????????
لایــــــــــــــــــــکتم استـــــــــــــــــــادبزرگوارم????????????
امشب زتو ای ساقی این دل طلبی دارد
پرکن قدحم از می کین سینه تبی دارد
هرشب غزلی بهرش می گویم و می خوانم
هربیت غزلهایم عرض ادبی دارد
آن روی چو مهتابش در بیت نمی گنجد
دانی که بدون او قلبم چه شبی دارد؟ ❤️اهو❤️