شعر ۵۶۹

شهر آشوب زده ی زلف گره گیر توشد
سخن وعظ همش قصه گیسوی توشد

در میخانه به بستند  که آشوب توشد
شیخ  میخانه  اسیر  قد  بالای توشد

_ مهدی_سزاوار

3 Comments

پاسخ دادن به ___hakaki.bahar لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *