۱ دی ۱۳۹۶ ۱ دی ۱۳۹۶ شعر_مهدی_سزاوار شعر ۵۳۷ گفته بودی شعرمو غارت کنی قافیه در قافیه در هم کنی باشراب نرگست مستم کنی خواه ناخواه با دلم نجوا کنی پیچ و تاب گیسوانت وا کنی از لبانت بوسه ها وامم کنی داستان عاشقان واگو کنی لیلی و مجنون را بر ما کنی نوشتهٔ پیشین نوشتهٔ بعدی 6 Comments 16.5802 ۱ دی ۱۳۹۶ at ۱۰:۴۳ ق٫ظ 7 سال ago شما بختیاری هستید yn3733 ۱ دی ۱۳۹۶ at ۱۱:۲۴ ق٫ظ 7 سال ago ایجووووونمبسیارعالیمثلهمیشهبزرگواری?????????????? 16.5802 ۱ دی ۱۳۹۶ at ۱۲:۱۸ ب٫ظ 7 سال ago نانازی من 16.5802 ۱ دی ۱۳۹۶ at ۱:۳۳ ب٫ظ 7 سال ago شرمنده ب شما برخورد ahoo137500 ۶ دی ۱۳۹۶ at ۱۱:۴۸ ب٫ظ 7 سال ago عالـــــــــــــــــــی استاد عزیزم?? ahoo137500 ۶ دی ۱۳۹۶ at ۱۱:۴۸ ب٫ظ 7 سال ago شب گمشده در پیچ و خم ِ گیس ِ بلندت هر تار ِتـــــو بـــر صد شب یلدا زده طعنه لب باز کن ای آنکه لبت با دمِ گرمش عمــری به دم ِ گرم ِمسیحا زده طعنه اهو❤️ پاسخ دادن به yn3733 لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *CommentName* Email* Website Save my name, email, and site URL in my browser for next time I post a comment. Δ
ahoo137500 ۶ دی ۱۳۹۶ at ۱۱:۴۸ ب٫ظ 7 سال ago شب گمشده در پیچ و خم ِ گیس ِ بلندت هر تار ِتـــــو بـــر صد شب یلدا زده طعنه لب باز کن ای آنکه لبت با دمِ گرمش عمــری به دم ِ گرم ِمسیحا زده طعنه اهو❤️
شما بختیاری هستید
ایجووووونمبسیارعالیمثلهمیشهبزرگواری??????????????
نانازی من
شرمنده ب شما برخورد
عالـــــــــــــــــــی استاد عزیزم??
شب گمشده در پیچ و خم ِ گیس ِ بلندت
هر تار ِتـــــو بـــر صد شب یلدا زده طعنه
لب باز کن ای آنکه لبت با دمِ گرمش
عمــری به دم ِ گرم ِمسیحا زده طعنه
اهو❤️