شعر۱۱۵۲
گلرخان درمیکده امشب چه غوغا کرده اند
جام ها را از شراب لعل گون پر کرده اند
هر یکی میخواره ای در بزم پیدا کرده اند
شور را خنیاگران مستانه بر پا کرده اند
آن سرود خسروانی را به نجوا کرده اند
تا نشان دلبری بر دلبر و جان کرده اند
قصه ی فرهاد و شیرین را به دفتر کرده اند
خنجر شیرین به جان را عشق خسروکرده اند
زلف خوی کرده ی لیلی را تماشا کرده اند
قیس را بیچاره در وادی چه رسواکرده اند
ساربان محمل بدار افسانه افسون کرده اند
جمع عشاقان بجان با عشق سودا کرده اند
??????????
?????
?????
??????????
درودتان استادعزیزم واقعا زیبا قلم زدید.قلمزرینتان جاودان وسبز??????
???
???
لایک مشدد ?