شعر ۴۰۱
نمی دانم چرا مجنون شدم من
نمی دانم چرا دل خون شدم من
من عاشق ندانستم که چونست
که گر عاشق شوم کارم جنونست
شعر ۴۰۱
نمی دانم چرا مجنون شدم من
نمی دانم چرا دل خون شدم من
من عاشق ندانستم که چونست
که گر عاشق شوم کارم جنونست
نانازی??
الهی من قربون این نازنین وانیا برم .
??????
عزیزم عشقم
?????لایــــــــــــــــک استادم
من کلبه ای از عشقم و ویران تو هستم
درمانده ی گرمای دو دستان تو هستم
آغشته به “تو” میشود این جسم پر از عشق
چون شاعر دیوانه ی چشمان تو هستم?
✨??
?➡️ اهو❤️✍