شعر  ۳۵۸

گفته اند :

چند کلام ساده کافیست .
نه قراری برکوه کندن فرهاد است
نه صحبت از ناز و ادای لیلی و سماجت مجنون .
این روزها
ساده ترین باید بود
در نگاه
در کلام
کافیست
درپشت این سادگی
دلدادگی باش .

گفته ام

تو چه  دانی  که فرهاد چه کرد
تو  چه دانی که  لیلی  بر دلدار چه کرد

تو چه دانی که مجنون بر لیلاش چه کرد
تو چه  دانی گل  اندام  به  بهرام‌  چه کرد

تو  چه دانی که آن  تیشه  فرهاد چه کرد
توچه دانی که آن عشق به آن کوه چه کرد

تو چه دانی که عشق بر  دل عاشق چه کرد
توچه دانی که عشق بر سر معشوق چه کرد

گفته ای عشق کنون در پس یک سادگیست
دل  و دلدادگی عشق همین سادگیست

تو  ندانی که عشق در دل  عاشق چه کند
دل ندادی به دلداده بدانی چه کند

5 Comments

پاسخ دادن به ahoo137500 لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *