شعر ۳۳۷
بخت اگر یاری کند افسانه را افسون کنم
شورو شیدائی کنم جانانه را مفتون کنم
تا بگیرد دست من دلدادگی با او کنم
عشق و مستی را نثار نرگس مستش کنم
شعر ۳۳۷
بخت اگر یاری کند افسانه را افسون کنم
شورو شیدائی کنم جانانه را مفتون کنم
تا بگیرد دست من دلدادگی با او کنم
عشق و مستی را نثار نرگس مستش کنم
????????احسنت
عالی?
عاشقان از لب خوبان می مستانه زدند
بنظر زلف دلاویز بتان شانه زدند
هر که مجنون تو شد از همه قیدی وارست
عاقلان راه نبردند به افسانه زدند… ?➡️ اهو ?❤️