شعر ۳۱۵
عاشقی را شیوه اش شیدائی است
شور دارد درد دارد یک جهان بی تابیست
درد عاشق درد هجرانست و عاشق پیشه گیست
عاشقی را درد میباید که درمان عاشقیست
داروی عاشق ز داروها جداست
دارو و درمان عاشق با خداست
آن شراب کهنه را گر خورده است
طعم آن دردی ، که دردی کرده است
او بداند شربتست یا دردی است
او بداند کهنه است یا آنی است
عشق را خواهی بدانی چیست چیست
رو پی حلاج تا دانی که چیست
?✔?
مادرم می گفت
❣❣❣
عاشقی یک شب است و
پشیمانی هزار شب
❣❣❣❣
اما هزار شب است پشیمانم
که چرا یک شب عاشقی نکرده ام.. ❣❣❣❣❣ ?➡️ اهو ?❤️
??????????بینهایت لایک