شعر ۲۲۹
چندیست که افتاده بدام تو شدم
از مسجد و محراب به میخانه شدم
دردا که ساقیم به من می ندهد
از کعبه و میکده دگر رانده شدم
شعر ۲۲۹
چندیست که افتاده بدام تو شدم
از مسجد و محراب به میخانه شدم
دردا که ساقیم به من می ندهد
از کعبه و میکده دگر رانده شدم