شعر ۲۳۱
در بهاران دل به مهروئی سپردم پاک پاک
شورو شیدائی نمودم چون بدیدم ناب ناب
در کمند زلف او افتاده بودم بی قرار
همچو آهوئی فتاده دور از یارو دیار
شعر ۲۳۱
در بهاران دل به مهروئی سپردم پاک پاک
شورو شیدائی نمودم چون بدیدم ناب ناب
در کمند زلف او افتاده بودم بی قرار
همچو آهوئی فتاده دور از یارو دیار