شعر ۲۳۸

قاصدک آمده ای وصف جمال که دهی
جگر  سوخته ام  را  چه  پیامی بدهی

ساقی و شاهد و آن پیر ندائی  بدهی
راز  آن پرده نشینان تو گواهی بدهی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *