شعر۱۳۰

عقل گوید دلا در پی دلدار مباش
دل گوید چو دل هست پی عقل مباش

تا بدانی که دلت عاشق و شیداشده است
ز سرا پرده محراب وحرم ول شده است

جلوه عشق به گلزار صفائی دگر است
شور و مستی ز بلبل هوای دگر است

گر امیریست به عالم ز ازل عشقست عشق
گردش چرخ وفلک هم ز ازل عشقست عشق

آنچه در عالم این کون و مکان میبینی
همه بر محور عشقست که آن میبینی

عالم عاری بود از عشق چه ها میبینی
برهوتیست ز عدم تا به ابد می بینی

One comment

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *