شعر۱۰۱
مهدی اندر خم زلف تو گرفتار شدست
چهره ناز تو را دیده و بیمار شدست
چشم آهووش تو خانه بدوشش کردست
لب شکر شکنت سخت اسیرش کردست
شعر۱۰۱
مهدی اندر خم زلف تو گرفتار شدست
چهره ناز تو را دیده و بیمار شدست
چشم آهووش تو خانه بدوشش کردست
لب شکر شکنت سخت اسیرش کردست