شعر۱۲۳۳

همه شب بر در میخانه غزل میخواند
جلوه روی تو را سطر به سطر میخواند

گفته ام آنچه غزل هست به پیمانه توست
گفت آری تو بگو بی غَل و غُش میخواند

چین زلفت به غزل قصه ی دلدادگی است
گفت این سلسله را هم به غزل میخواند

چشم مستت سخن از آن می میخانه کند
آنچه گوئی تو ز می او به غزل میخواند

One comment

  1. .
    پائیز را دوست دارم.
    حتی اگر غمگینم کند، حتی اگر در چمدان نارنجی و کهنه‌اش، برایم هیچ اتفاق دلپذیری کنار نگذاشته‌باشد، حتی اگر تنها و غمگین، تمام خیابان را قدم بزنم. حتی اگر باران ببارد و خیس شوم، باران شدت بگیرد و چتر نداشته‌باشم، حتی اگر شب باشد و سردم باشد و از خانه دور باشم.
    پاییز فصل بی‌نظیری‌ست. آدم‌ها را به فکر وا می‌دارد، آدم‌ها را به یادِ هم می‌اندازد و دل‌ها را به هم نزدیک می‌کند.
    #نرگس_صرافیان_طوفان

پاسخ دادن به mozhganp2000 لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *