شعر۱۲۸۶

ایدل تو بگو حکایت از جان که بود
در بستر عشق ناله از آه که بود

چشمم بستم که مست چشمت نشود
با دل چه کنم که آن خریدار تو بود

5 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *