شعر۱۲۹۰

در بیداری فسانه آید به برم
از رفتن جان حدیث آنرا چکنم

گویند به بین یکا یک از ما رفتند
هر یک به نوعی تو بگو من چکنم

24 Comments

  7. mozhganp2000

    ‌
    *ساعت دروغ می‌گوید..*
    *زمان دور یک دایره نمی‌چرخد..*
    *زمان بر روی خطی مستقیم می‌دود و هیچ‌گاه، هیچ‌گاه، هیچ‌گاه باز نمی‌گردد.‌..* *ایده‌ی ساختن ساعت به شکل دایره، ایده‌ی جادوگری فریب‌کار بوده است…*
    *ساعت خوب، ساعت شنی است.*
    *هر لحظه به تو نشان می‌دهد که دانه‌ای که افتاد دیگر باز نمی‌گردد.*
    *و به یادمان می‌آورد که زمان خط است نه دایره و زمان رفته دیگر باز نمی‌گردد.*
    *نه افسوس، نه اصرار، بر این خط بی انتها تاثیری ندارد.*
    *تفسیرش بماند برای اهلش…*
    *همین فریبی که ما را خرسند می‌کند، بیش از صد حقیقت برای ما ارزش دارد.*
    ?آنتوان چخوف
    ?تمشک تیغ‌دار

  19. amirarshad51

    فرشته زیر خاک! این باورم نیست
    که دیگر سایه‌ او بر سرم نیست

    نمی بینم به غیر از غصّه و غم
    به دنیایی که در آن، مادرم نیست عرض تسلیت خدمت شما دایی عزیز و زن دایی عزیزم ، روحشون شاد

پاسخ دادن به tofigh_ameri_ لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *