شعر
شهر شوریده و افسرده و دیوانه توست
هر کجا قصه اگر هست ز دلداری توست
شمع و پروانه و بلبل همه درخانه توست
غم نباشد در آن خانه که ساقی برِتوست
همه گویندکه مجنون به سراپرده توست
سوختن چون شمع کارتو وپروانه توست
جمع مستان به میخانه به یاد رخ توست
توچه دانی که عالم همه دیوانه ی توست
شاهد مست اگر هست به میخانه توست
مست وهوشیارپی مسجدوبتخانه توست
شرح سیمرغ نخواندی وندیدی ره توست
به فنا و به بقا آن چه رود از بر توست
?❤️❤️❤️
عالی بوداستاد??????