شعر۱۱۰۰

پندار به دارید که ما مست الستیم
آواره و سرمست از آن میکده هستیم

زنّار به آن بند طواف کمر او
بستیم و خرابیم و خرابات نشستیم

آن رند و خراباتی و آن شاهد سرمست
مستانه چو ساقی به میخانه نشستیم

عشقستووفاهست و خراباتی وپابست
در دایره عشق دو صد جام شکستیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *