شعر۱۲۵۱
من مستم و او هم مست عالم بسویش مست
در کعبه و بت خانه دلدار و دل هم مست

در مسجد و محرابم سجاده بدستم مست
در کوی خراباتی مجنون به پایش مست

آن صوفی شوریده دروجد و سماع هم مست
مستند همه مستان در مکتب جانان مست

گویند که جان دادن در وصف او هم مست
منصورِ انا الحق گو بر دار او هم مست

2 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *