شعر

فلک بیداد کردی داد کردی
به ایرانم جفا بسیار ‌کردی

زمانه در زمانه زار کردی
هزاران مرد و زن زندان کردی

گرفتی نان و آب از مردمانم
سرود جنگ و خون بنیاد کردی

خرابی در خرابی کار کردی
وطن را ناله ی بسیار کردی

فغان و درد را منزل تو کردی
غریب و بی کسی احیاتوکردی

اجانب را به ایران خانه دادی
سرای شاعران ویرانه کردی

به هامون و به کارون تاخته ای تو
به صحرا و به دامون باخته از تو

بیا اکنون نوای عاشقی کن
به دل داران ایران دلبری کن

نوای عود و چنگ بر پای میدار
ز سلطان غزل آواز میدار

خدا یا این وطن را تو نگهدار
ز بود این اجانب پاک میدار

4 Comments

پاسخ دادن به ii_donya__ لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *