شعر a45
من مست در این عالم هوشیار نمیبینم
بیداد در این عالم دادار نمی بینم
شور است و شیدائی هوشیار نمی بینم
گفتار به هر مجلس کردار نمی بینم
آن صوفی مجلس ساز با تنوره اش بینم
خواهد به سماع خیزد هوشیار نمی بینم
آن ساقی سیمین ساق با جام همی بینم
مدهوش و سرمستست هوشیار نمی بینم
در ساغر و پیمانه گر باده بسی بینم
خمّار به وجد آید هوشیار نمی بینم
گر پیر به مجلس هست بیدار نمی بینم
در عالمِ بد مستی هوشیار. نمی بینم
?????
ای جانمدخترزیبا???????
احسنت استادعزیز بسیارزیباوعالی درود به شما زنده باشی??????????
??????
عالۍ وبینظیـــــراستـــــــتاد عزیزم ????
???????
?????