شعر۱۱۰۰
پندار به دارید که ما مست الَستیم
آواره و سر مست از آن میکده هستیم

زنار به آن زلف شکن در شکن او
بستیم و خرابیم و خرابات نشستیم

آن رند خراباتی و آن شاهد سر مست
مستانه چو ساقی به میخانه نشستیم

عشق هست ووفا هست خراباتی وپابست
در دایره عشق دو صد جام شکستیم

3 Comments

پاسخ دادن به mozhganp2000 لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *