شعر۱۲۷۲

من و شعر و غزل و دفتر و آن خلوت ویار
چشم مخمور و تب آلوده ی آن ناز نگار

جام لبریز و صراحی به کف و عشوه وناز
ساقی مست به رقص آمده از شور نگار

من و دل محرم اّسرار و تو بیگانه ز ما
شاهد مست پریشان شده از دید نگار

همه مفتون تو و جلوه ی رخسار نگار
غزل و شعر سرودن فقط از بهر نگار

3 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *