شعر۱۲۷۲
من و شعر و غزل و دفتر و آن خلوت ویار
چشم مخمور و تب آلوده ی آن ناز نگار
جام لبریز و صراحی به کف و عشوه وناز
ساقی مست به رقص آمده از شور نگار
من و دل محرم اّسرار و تو بیگانه ز ما
شاهد مست پریشان شده از دید نگار
همه مفتون تو و جلوه ی رخسار نگار
غزل و شعر سرودن فقط از بهر نگار
???
بسیار خوب و دل نشین شاد باشید ??????
????