شعر

رندانه ، شبی بر لب تو بوسه زدم
دزدانه زدم ، ولی چه رندانه زدم

گفتم که لبت اسیر و بیمار منست
داروی لبت ، لبان تب دار منست

گفتی که بزن ، اگر طبیب دلمی
بر ساغرلب بزن ، که بیمار توام

2 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *